نتایج عملیات بدر
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات بدر »
1- هفت تیپ و پنج لشکر عراق بین 20 تا 100 درصد منهدم شدند. 2- به لشکر گارد ریاست جمهوری ونیروی کماندوی سپاه سوم عراق 20% خسارت وارد شد. 3- تعداد 15000 نیروی دشمن کشته و مجروح شد و 3200 نیروی عراقی به اسارت درآمد. 4- 250 دستگاه نفربر، 40 قبضه انواع توپ، 200 دستگاه خودرو، 60 قبضه خمپاره انداز، 4 فروند هواپیما PCV ملخدار، 2 فروند میگ و سوخو، 4 فروند بالگرد و مقدار معتنابهی وسایل مخابرات و... منهدم گردید. ...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات بدر »
1- هفت تیپ و پنج لشکر عراق بین 20 تا 100 درصد منهدم شدند. 2- به لشکر گارد ریاست جمهوری ونیروی کماندوی سپاه سوم عراق 20% خسارت وارد شد. 3- تعداد 15000 نیروی دشمن کشته و مجروح شد و 3200 نیروی عراقی به اسارت درآمد. 4- 250 دستگاه نفربر، 40 قبضه انواع توپ، 200 دستگاه خودرو، 60 قبضه خمپاره انداز، 4 فروند هواپیما PCV ملخدار، 2 فروند میگ و سوخو، 4 فروند بالگرد و مقدار معتنابهی وسایل مخابرات و... منهدم گردید. ...
بیاد شهدای عملیات رمضان
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
شعله زدیاد دو گل یاد دو داوودی بجانم نی دوگل، سروروانم نی سرو باغ بوستانم هممجیدوهمحمیدآنپاسدارنوجوانم پاسدارانحافظانمکتباللهدر آخرزمانم تا دو صد رحمت بر این گلهای داوودی بخوانم یاد جانسوز شهیدان چون بیاید بر زبانم اشک می سازدروانازدیدگانخون فشانم خاطرات شادشان آتشفشانداز بیانم شعله ها انگیزد وآتش زند بر استخوانم خاطرات دلنشین شان کی بیان کردن توانم یاد می آرم ز تاریخ و زبان ناطق او یاد می آرم ز هابیل و زخون نـاحـق او یادمیآرمز ظلم بی حد و از سابق او یـاد می آرم...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
شعله زدیاد دو گل یاد دو داوودی بجانم نی دوگل، سروروانم نی سرو باغ بوستانم هممجیدوهمحمیدآنپاسدارنوجوانم پاسدارانحافظانمکتباللهدر آخرزمانم تا دو صد رحمت بر این گلهای داوودی بخوانم یاد جانسوز شهیدان چون بیاید بر زبانم اشک می سازدروانازدیدگانخون فشانم خاطرات شادشان آتشفشانداز بیانم شعله ها انگیزد وآتش زند بر استخوانم خاطرات دلنشین شان کی بیان کردن توانم یاد می آرم ز تاریخ و زبان ناطق او یاد می آرم ز هابیل و زخون نـاحـق او یادمیآرمز ظلم بی حد و از سابق او یـاد می آرم...
بیاد شهدای عملیات خیبر
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
شهر امروز پرازسرو وگل ویاسمن است مجلس یاد شهیدان مشبک بدن اسـت شهر نی ریز نگرغرق گل و لاله دگر آمده هرچه شقایق که تو بینی زسفر نیست این لاله و این نسترن وسرو سـمن هریکی تازه جوانی همگی سیم بدن کرده در راه خدا با همه ایثار قیام کرده پیمان گران رابر محبوب تمام آن یکی قاسم گلچین ودگر دهقانپور پورزین ا لعابدین را که ببینی به حضور همه یاران خدا وهمه ایثارگران بهر پیروزی حق درره...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
شهر امروز پرازسرو وگل ویاسمن است مجلس یاد شهیدان مشبک بدن اسـت شهر نی ریز نگرغرق گل و لاله دگر آمده هرچه شقایق که تو بینی زسفر نیست این لاله و این نسترن وسرو سـمن هریکی تازه جوانی همگی سیم بدن کرده در راه خدا با همه ایثار قیام کرده پیمان گران رابر محبوب تمام آن یکی قاسم گلچین ودگر دهقانپور پورزین ا لعابدین را که ببینی به حضور همه یاران خدا وهمه ایثارگران بهر پیروزی حق درره...
زندگینامه جانباز و آزاده غلامحسین روانشاد
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
غلامحسین روانشاد فرزند محمد، در سال 1341 در خانوادهای متقی، مؤمن و اصیل در شهرستان نیریز پا به عرصه وجود گذاشت. او تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در نیریز گذراند و از دبیرستان شعله نیریزی دیپلم گرفت. همزمان با شروع حرکتهای خود جوش و انقلابی به صف مبارزین علیه رژیم ستمشاهی؛ با همراهی دیگر دوستانش که اکثرا" به فیض شهادت رسیدهاند پیوست. با حضور فعال و مؤثر در جلسات مذهبی و تشکلهای انقلابی شهرستان و با پخش اعلامیههای...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
غلامحسین روانشاد فرزند محمد، در سال 1341 در خانوادهای متقی، مؤمن و اصیل در شهرستان نیریز پا به عرصه وجود گذاشت. او تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در نیریز گذراند و از دبیرستان شعله نیریزی دیپلم گرفت. همزمان با شروع حرکتهای خود جوش و انقلابی به صف مبارزین علیه رژیم ستمشاهی؛ با همراهی دیگر دوستانش که اکثرا" به فیض شهادت رسیدهاند پیوست. با حضور فعال و مؤثر در جلسات مذهبی و تشکلهای انقلابی شهرستان و با پخش اعلامیههای...
زندگینامه جانباز حسین خاوندی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
به قلم خودش اینجانب حسین خاوندی فرزند محمد، در تاریخ 20/2/1346 در خانوادهای مذهبی در شهرستان نیریز متولد شدم. دوران کودکی را در محیط گرم خانواده در بین خواهران و برادرانم سپری کردم. با توجه به این که پدرم در تشکیلات مذهبی مساجد شرکت فعال و نمایندگی نشریات مذهبی مانند مکتب اسلام را بر عهده داشت، یکی دوبار در زمان طاغوت تحت تعقیب قرار گرفتند. گاهگاهی عوامل حکومتی مشکلاتی را برای خانواده ما به وجود میآوردند که انعکاس این...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
به قلم خودش اینجانب حسین خاوندی فرزند محمد، در تاریخ 20/2/1346 در خانوادهای مذهبی در شهرستان نیریز متولد شدم. دوران کودکی را در محیط گرم خانواده در بین خواهران و برادرانم سپری کردم. با توجه به این که پدرم در تشکیلات مذهبی مساجد شرکت فعال و نمایندگی نشریات مذهبی مانند مکتب اسلام را بر عهده داشت، یکی دوبار در زمان طاغوت تحت تعقیب قرار گرفتند. گاهگاهی عوامل حکومتی مشکلاتی را برای خانواده ما به وجود میآوردند که انعکاس این...
گفتن کلمهای که اول آن مو است ممنوع
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
بعد از بمباران سال 1362 در منطقه جفیر که تعدادی از بچهها شهید و مجروح شدند. آنها مدام در مورد بمباران و موشک و هواپیما و.... صحبت میکردند. یکی دو روز بعد در چادر نشسته بودیم. شهیدان سعید بیگی، محسن پرهوده، محمد حسین کردگاری و آقایان قاسم زالپور، عزیز درویشی، غلامعلی فرخ و علی تاجبخش همه گرم صحبت بودند. یکی از برادران دانشجو هم به دیدار جبهه آمده بود. یک مرتبه یک موش بزرگ از یک طرف چادر...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
بعد از بمباران سال 1362 در منطقه جفیر که تعدادی از بچهها شهید و مجروح شدند. آنها مدام در مورد بمباران و موشک و هواپیما و.... صحبت میکردند. یکی دو روز بعد در چادر نشسته بودیم. شهیدان سعید بیگی، محسن پرهوده، محمد حسین کردگاری و آقایان قاسم زالپور، عزیز درویشی، غلامعلی فرخ و علی تاجبخش همه گرم صحبت بودند. یکی از برادران دانشجو هم به دیدار جبهه آمده بود. یک مرتبه یک موش بزرگ از یک طرف چادر...
زندگینامه جانباز غلامعلی حاتم
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
غلامعلی حاتم فرزند خلیل، در تاریخ اول اسفندماه سال 1341 در شهرستان نیریز در خانوادهای مؤمن دیده به جهان گشود. وی تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان 25 شهریور فیروزآباد و دوره راهنمایی را در مدرسه ملک الشعرای بهار شهرستان فیروزآباد و دوره دبیرستان را در دبیرستان شعله قدیم ( شهید رجائی ) شهرستان نیریز با موفقیت پشت سرگذاشت. با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران فرصت را غنیمت شمرد و با انگیزه دفاع از میهن اسلامی و...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
غلامعلی حاتم فرزند خلیل، در تاریخ اول اسفندماه سال 1341 در شهرستان نیریز در خانوادهای مؤمن دیده به جهان گشود. وی تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان 25 شهریور فیروزآباد و دوره راهنمایی را در مدرسه ملک الشعرای بهار شهرستان فیروزآباد و دوره دبیرستان را در دبیرستان شعله قدیم ( شهید رجائی ) شهرستان نیریز با موفقیت پشت سرگذاشت. با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران فرصت را غنیمت شمرد و با انگیزه دفاع از میهن اسلامی و...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید محمد پردلی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
سومین روز از فروردین سال ۱۳۴۶ وقتی چشمان خود را در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین گشود و گریههای زیبای حیات را سر داد، چلچلههای بهاری با او همآواز شدند و گلهای رنگارنگ بر سر شاخساران به تماشای او نشستند. محمد، کودکی را با بازیهای کودکانه سپری کرد و برای تحصیل راهی دبستان بختگان شد. سپس دوره راهنمایی را در مدرسه بزرگی ادامه داد. وی فردی متدین، مظلوم، کمحرف و همیشه به یاد خدا بود. در زندگی به...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
سومین روز از فروردین سال ۱۳۴۶ وقتی چشمان خود را در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین گشود و گریههای زیبای حیات را سر داد، چلچلههای بهاری با او همآواز شدند و گلهای رنگارنگ بر سر شاخساران به تماشای او نشستند. محمد، کودکی را با بازیهای کودکانه سپری کرد و برای تحصیل راهی دبستان بختگان شد. سپس دوره راهنمایی را در مدرسه بزرگی ادامه داد. وی فردی متدین، مظلوم، کمحرف و همیشه به یاد خدا بود. در زندگی به...
استفاده دولتی ممنوع
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
یکی از رزمندگان جمعی گردان، بنام آقای محسن خوشبخت، که اهل داراب بودند. موتورسیکلت شخصی خود را به گردان آورده بود. هر کدام از بچهها که جایی کار داشتند، به او میگفتند: محسن موتورت را بده تا بروم فلان جا و برگردم. آنقدر موتور ایشان را بچهها استفاده کردند تا اینکه او مجبور شد روی آن بنویسد: "استفاده دولتی ممنوع". ...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
یکی از رزمندگان جمعی گردان، بنام آقای محسن خوشبخت، که اهل داراب بودند. موتورسیکلت شخصی خود را به گردان آورده بود. هر کدام از بچهها که جایی کار داشتند، به او میگفتند: محسن موتورت را بده تا بروم فلان جا و برگردم. آنقدر موتور ایشان را بچهها استفاده کردند تا اینکه او مجبور شد روی آن بنویسد: "استفاده دولتی ممنوع". ...
عقب نشینی در عملیات کربلای هشت
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات کربلاي هشت »
زمانیکه دستور عقب نشینی صادر شد، با توجه به اینکه آتش دشمن شدید و عراق در حال پاتک بوده، شرایط عقب نشینی نیز مشکل میشود. بطوری که نیروهای عراق در کانالی که نیروهای گردان کمیل در حال عقب نشینی بودند، شروع به پیشروی و پاکسازی سنگرها به وسیله نارنجک مینمایند و لذا فرمانده گردان تصمیم میگیرد که نیروها را به خارج از کانال هدایت کند تا سریعتر به خط خودی برسند، آقای اصغر ماهوتی در این زمینه میگوید...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات کربلاي هشت »
زمانیکه دستور عقب نشینی صادر شد، با توجه به اینکه آتش دشمن شدید و عراق در حال پاتک بوده، شرایط عقب نشینی نیز مشکل میشود. بطوری که نیروهای عراق در کانالی که نیروهای گردان کمیل در حال عقب نشینی بودند، شروع به پیشروی و پاکسازی سنگرها به وسیله نارنجک مینمایند و لذا فرمانده گردان تصمیم میگیرد که نیروها را به خارج از کانال هدایت کند تا سریعتر به خط خودی برسند، آقای اصغر ماهوتی در این زمینه میگوید...
قبلي 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20
21
22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 104 بعدي